متن اپیزود زمین گرافی
زمین گرافی
مهدی : سلام
یاسمن: سلام به به آقا مهدی
مهدی : خوبی یاسمن ؟ خوش میگذره؟
یاسمن: مرسی بد نیست منتظریم همچنان! تو خوبی ؟ چه کار کردی اپیزود زمین گرافی رو بستی؟
مهدی : آره مشغولم شدیدا شدیداااا
یاسمن: همون مطالبی که من ضبط کردم رو نشر کنی بهتره ها
واقعا این اپیزود رو نمیشه به سبک کشورگرافی بسازی مهدی ! تو می خوای شاخصای مهم جغرافیایی کشورا رو تعریف کنی و به نظرم هر شکلی بخوای طنزالودش کنی سخت میشه کارت !
مهدی : نه بابا میتونم ... کافیه دنیا رو راحت بگیری .... کافیه ی باور کنیم دنیا خودش یه طنزه و خنده داره ... سخت نگیریم میشه یاسمن ... اپیزود کرواسی مارکوپولو رو که به گند کشیدی ... امیدوارم این دفعه دیگه دعوامون نشه و قهر نکنی تنهام بذاری یاسمن
یاسمن: قبول که تقصیر خودت بود مهدی ... تو واقعا فرق بین استقلال و پرسپولیسو نمیدونی ورگنه اون اپیزود درست تموم میشد !
مهدی : باشه باشه شروع نکن دوباره ... قهرقهروی بی اعتبار !
یاسمن : بسه مهدیییییییییی
مهدی: ببین یاسمن باید اپیزود ها رو با عشق تولید کنیم ! هرآنچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند ....
یاسمن: ببین قبول دارم با عشق باید تولید کنیم اما بفهم مهدی با عشق تولید کردن به این معنا نیست که
توی هر اپیزود بری این کشور اون کشور عشق بازی کنی !!!!
مهدی : دقیقا خودم خوندم توی یه کتاب کارآفرینی نوشته بود محصولی که با عشق تولید بشه ... مخاطبش و مشتریش دقیقا این عشق رو درک میکنه و خاطر خوای اون محصول میشه ! منم باعشق تولید میکنم که ملت عاشق کشورگرافی بشن! .... یاسمن اپیزود مثل بچه ی آدمه وقتی با عشق تولید بشه کلا خوب در میاد !!!
یاسمن: ببین تو شروع کردیا !!!!! من نه !!!
مهدی : اوکی میای اینجا ضبط کنیم یا نه ؟ قول دادیم هر دوشنبه یه اپیزود نشر کنیم فقط یه هفته وقت داریم یاسمن .. اپیزود کره شمالی ام ترکوند با اینکه تنهام گذاشتی!
یاسمن: کره شمالی ترکوند چون هسته ای بود وگرنه تو تنهایی بترکون نیستی ؟
مهدی : عجباااا دهن منو باز نکن .... یعنی چی تو تنهایی بترکون نیستی !!! پس چند تایی؟؟؟
یاسمن: عه عه چقدر تو بد برداشت میکنی همه چیزوووو
نه نه نه
گفتم که نمیام
خودم تو استدیو ضبط میکنم میفرستم پخشش کن بره
مهدی : باشه بفرست ته اپیزود میذارمش مطالبتو اما این رسمش نیست یاسمن !!
یاسمن: خودت باعث شدی ... یه بار میگی خواستگارمی ! یه بار بهم میگی پرسپولیسی متعصب ! کلا مشکل داری تو
هم مشکل عقلی هم مشکل روانی ! هم مشکل اخلاقی !!!
عه اپیزود با عشق تولید کردن اینطوری نیسسسسسسسسست ...
(یاسمن گوشی را به زمین میکوبد و قطع میکند)
مهدی : یاسمن ! ناز نکن یاسمن !!! قطع کردی ؟؟ بوق آزاد ....
********************قهر نکن قهر نکن *********
یاسمن خانم مثل همیشه قاطیه و مجبور شدم فقط مطالب خوبشو توی اپیزود خدمتتون ارایه بدم و امیدوارم روزی برسه که از این اخلاقای بچگونه دست بکشه و مشکل ضبط ما حل بشه
دوستان عزیز رادیو کشورگرافی این اپیزود شاید از لحاظ اهمیت در بین مجموعه های کشورگرافی
از درجه ی بالایی برخورداره و نحوه اجرا و طراحی فضا و نویسندگی این اپیزود تا حد زیادی متمایزه از روند طنزآموزشی معمول رادیو کشورگرافی
اما حتما تا انتها با من باشین،
چون شاید اگر شناختی که بعد از این همه مدت ، امروز به دست آوردم راجع به ساخت پادکست رو قبلا داشتم
اول این پیزود رو ارایه میدادم و بعدش شروع میکردم به سونوگرافی کشورای مختلف و طراحی و ساخت پادکست های رادیو کشورگرافی!
اما از قدیم گفتن
ماهی رو هر وقت از اب بگیری میمیره ، پس خیلی دیر نشده وبا هم امروز این اپیزود رو بشنویم
خوب
چرا انقدر مهمه این اپیزود ویژه؟ و انقدر مهمه که ازتون درخواست میکنم حتما و حتما به هرکی از دوستاتون که کشورگرافی گوش میده یا اگر میخواید بگین شروع کنه و همسفرتون بشه تو جهانگردی تون و رادیو کشورکرافی گوش کنه
قبلش بهش توصیه کنین اول این اپیزود رو گوش کنه و بعد اپیزودهای بعدی رو گوش کنه و به سفرهاش با گوش ادامه بده
رحیمی بای :
شاید براتون پیش اومده که از خودتون بپرسین
واقعا چین اقتصاد اول دنیاس ؟
یا هند اقتصاد چهارم دنیاس ؟
پس چرا اوضاع کیفیت زندگی مردم این کشورها نسبت به حدقل 50 تا کشور دیگه که میشناسین خیلی بدتره؟
چرا انقدر هندوستان کشورنا مناسبیه برای زندگی اما یهو میشنویم هندوستان اقتصاد چهارم دنیا !!
یا وقتی یه عبارتایی میشنوین تو اپیزودها مثل
شاخص قدرت خرید کشورها
یا تولید ناخالص ملی کشورهای مختلف
یا شاخص توسعه ی انسانی
شاخص توسعه ی پایدار
شاخص کیفیت زندگی
نرخ سواد کشورها
سرانه ی درامد
شاخص امید به زندگی
ارزش پول ملی کشورها
نرخ مهاجرت
نرخ افزایش جمعیت
اگر یه تعاریف مناسبی از این عبارات تو ذهنمون داشته باشیم میتونیم یه حس درستی از اون کشورپیدا کنیم
رحیمی بای کره زمین تهران
*********سفر سفر سفر ...... موزیک**********
همسفرای عزیزم
امرزو بیشتر از 40 تا اپیزود نشر شده و رسیدیم به این اپیزود ؟
همونطور که اپیزود ژاپن تاناکورا
اپیزود اول رادیو کشورگرافی رو با این مقدمه شروع کردم و این تنها فلسفه ی بودن رادیو کشورگرافیه !
تو این شرایط اقتصادی و فضای تورمی حاکم به اقتصاد کشور عزیزمون این
و وضعیت درامدی اقشار مختلف به خصوص جوونای ایرانی
واقعا سفر کردن به کشورهای جهان که میتونه غیر از تفریح و لذت
چه بسا آموزش و آگاه شدن از فرهنگها و اجتماعات و طبیعت کشورای دیگه رو به همراه داشته باشه
اما این سفر تبدیل شده به رویای دست نیافتنی یا کم وسخت دست یافتنی !!!
من چند سالی بود پادکست های مختلفی گوش میدادم
و واقعا جای یه پادکست جغرافی برای سفر به همه ی کشورای جهان رو خالی دیدم
و عزم کردم و قصد دارم اگر عمری باشه با اونچه در توانم هست و با همین بضاعت اپیزود همه ی کشورای دنیا رو تا انتهای سال 1402 بسازم براتون
اما برای اینکه توی این سفر با گوش بتونم فضای اون سفر رو لذت بخش کنم و طراحی کنم ، مجبورم از عبارات و شاخصها و رکوردها و تعاریف و آمارهایی استفاده کنم که داخل اپیزودها خیلی میشنوید.
جمعبندی اینکه
سفر با گوش به کشورای مختلف سطح آگاهی ما رو از جهان اطرافمون میبره بالا و با جهانبینی متفاوت و دید وسیعتری زندگی میکنیم در نهایت بهتر زندگی میکنیم
اخیرا من پادکستی رو شنیدم در باره ی تاسیس هندوستان جدید و بحث دموکراسی بنیادین تو این کشور و احیانا پیامدهای اون از یکی از پادکسترهای خوبهای دنیای پادکست فارسی !
اما متاسفانه بعد از شنیدن اون پادکست حدودا 50 دقیقه ای با خودم فکر کردم
که اگر واقعا هندوستان رو از نزدیک ندیده بودم چه بسا هوس میکردم برم هندوستان زندگی کنم به غلط !
بنابراین این درست نیست که حس نهایی که بعد از شنیدن یه پادکست منتقل میشه به مخاطب یه حس کاملا بی ربط و غیر واقعی راجع به اون کشور باشه و شناخت اشتباهی بده به مخاطبش
وقتی ما داریم همسفر میشیم به کشورای دیگه با گوشمون در رادیو کشورگرافی حتما باید حس درستی نسبت به اون کشور پیدا کنیم و این روزها شو بشناسیم و نتایج تصمیمات تاریخی که تاثیر گذاشته روی این نتیجه ها رو بدونیم و سفرهای کوزیکال ما دیدمون رو باز کنه به واقعیتهای موجود اون کشور در دقیقا امروز اون کشور !
بازم ممکنه بخوایم با مقایسه ی شرایط اون کشور و منابع طبیعی و موقیعیت جغرافیایی سیاسیش درک بهتری پیدا کنیم ولی نکته اینجاس که این تعاریف گاها نزدیک به هم هستن ولی اگر درست و دقیق نشناسیم اونها رو ممکنه برداشت اشتباهی بهمون بده و حتی یه خطا توی شناخت ذهن ما ایجاد کنه
پس به طور خلاصه بعد از این مقدمه ی مهم بقیه ی اپیزود رو اختصاص دادم به شرح دادن تعاریف مهمی که داخل رادیو کشورگرافی و خیلی از اخبار مختلف خیلی به کار میرن و یک سری فکتهای مهمی از کشورای صدر نشین و انتهای جدولی از این شاخصهای مهم اما از اونجا که معتقدم آموزش باید مفرح باشه و خودم عاشق موسیقی ام با پیشنهاد بچه های خوب همکارم در ساخت اپیزودهای رادیو کشورگرافی تصمیم گرفتیم لای تعاریف از موسیقی کشورهای صدرنشین شاخصها ام براتون پخش کنیم.
قبل از ورود به تعاریف لازمه که یه تقسیم بندی کلی ام بگم از جغرافیا
کلا ما سه دسته ی اصلی تو علم جغرافیای عمومی داریم
**************************موسیقی شعر جغرافیا **********شهرام شب پره .....
سلام به همه ی کشورگرافیسته ها و همه ی کشورگرافیستهای باحال ایرونی
ممنونم از مهدی که منو احظار کرد تا براتون چند تا نکته ی مهم در باره شکلگیری و تاریخچه ی علم فراگیر و همه کس پسند زمین گرافی بگم شاید زمین گرافی جزو مهمترین علوم عمومی و لازم برای همه ی سنین و ملتهاس :
جُغرافی یا جُغرافیا در واقع معرب یا عربی شده ی ژیو گرافیا س
ژیو تو یونان باستان یعنی زمین
زمین گرافی یا ژیو گرافی ، یک شاخه از علمیه که خشکیها، ویژگیها، ساکنان و پدیدههای زمین رو مطالعه میکنه.
جغرافیا ارتباط گستردهای با دیگر رشتههای مرتبط در علوم اجتماعی و علوم طبیعی داره
جغرافیدانان بر اثرات محیط اطراف بر فعالیتهای انسانی، فرهنگ و رفاه
و این که مردم به نوبه خودشون چطور بر محیط اطراف خود تأثیر میگذارند، تاکید میکنن.
ژئوگرافی تو ایران و تو دوران مدرن یک علم وارداتی بوده و پایداری و ماندگاری اون نتیجه کوششهای سه استاد بزرگ جغرافیای ایران و جهان
استاد محمدحسین پاپلی یزدی و اثار محبوبش تو مجله تحقیقات جغرافیایی
و پروفسور حسین شکویی با دو اثر ارزشمند در فلسفه جغرافیا و دیدگاههای نو در جغرافیای شهری
و پروفسور سیروس سهامیه
چهار تا سنت تاریخی در پژوهشهای جغرافیایی اینها هستن:
- واکاوی و تجزیه و تحلیل مکانی و منطقه ای
- واکاوی پدیدههای طبیعی و انسانی با مطالعات منطقهای
- واکاوی و کشف و مطالعه انسان و رابطه انسان با زمین
- واگاوی و پژوهش در علوم زمین .
.
جغرافیا یا زمین گرافی حتی میشه بگیم به فارسی زمیننگاری
به عنوان «پلی میان انسان و علوم فیزیکی»، به دو شاخه اصلی جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی تقسیم شدهاست.
جغرافیا در واقع علم روابط متقابل انسان و طبیعته
چون طبیعت امکانهایی رو در اختیار انسان قرار میده و انسان براساس فرهنگش از اونها بهرهبرداری میکنه
، البته باید توجه داشته باشیم که تو دهههای اخیر انتقادهای بسیاری به این تعریف وارد شده
و امروزه اقتصاد سیاسی، مفهوم بازساخت، اقتصاد بازار آزاد
اینها تعاریفی هستن که در مرکز همه تعاریف جغرافیایی قرار گرفتن
صدای شیطانی (اما یه تعریفم از مهدی رادیو کشورگرافی بگم از جغرافیا که این حتما یادتون میمونه ....
به سبک رادیو کشورگرافی
جغرافیا یعنی علم فضولی کردن تو جهان
فضولی تو کار کشورای جهان و آدمای مختلف
**************** فضول موسیقی ***********
شاید واقعا کنجکاوی و جستن پی جستن و سرچ پشت سرچ برای پیدا کردن معنی زندگی که تو اپیزود معناگرافی رادیو کشورگرافی کار بشره .... اپیزود معنا گرافی که یه خلاصه کتاب بود به سبک گشورگرافی ... رو حتما گوش بدین شاید به نحوی مکل این اپیزود زمینگرافی هم باشه ... و توجیهی پایه ای برای دلیل این حس کنجکاوی بشر و نهایتا احساس خوشبختی ...
اما بعد از مقدمات تیوری که با هم پیش رفتیم یکمی عملی تر ورود کنیم به موضوع
مسئلهی مهم اینه که هرگز از سؤالکردن دست برنداریم . برای هر حس کنجکاوی، یک پاسخ مشخصی وجود داره.
نمی دونیم؟! بپرسیم! و اگه میدونیم پاسخ بدیم
یکی از اولین شرایط بوجود آمدن راه حل، سوال کردن است. به عبارتی سوال یا سوالات خوب میتواند درک و تعریف درستی از یک مسئله ایجاد نموده و دیدگاه یا راهکار جدیدی تولید نماید و نهایتا به رفاه، شادی یا سلامتی یک جامعه خدمت کند.
************ سوال ********** موسیقی ***************************************************************
یاسمن کلی گشته و یه مطلب خوب و مختصر در باره ی نعارف شاخصها برامون آماده کرده که امیدوارم حتی اگر شده نکته برداری کنین و این تعاریف رو از بر بشین که بتونین از سفرای سریالی به کشورها لذت بیشتری ببرید ...و در نهایت با قیاسهای بین شاخصها به یه نگرش درستی راجع به کشورها و فرهنگهای مختلف دست پیدا کنین
شیطانی: 10 دقیقه به سبک یاسمن بریم جدی باشیم ... یاسمن معتقده که اگه با این سبک بریم روی هرچی رادیو پادکست جدی هست رو میتونیم کم کنیم .... اما من از رو نمیرم تا آخر اپیزود این سبک جدی رو تحمل کنین آخر اپیزود بهتون میگم چه کار کنیم بهتره....
یاسمن :
اگرچه توسعه ی کشورها یک پدیده عینی اقتصادی- اجتماعی است، ولی برخلاف رشد، امری پیچیده و چند بعدی است و به ساده گی نمی توان با شاخصهای کمی نظیر درآمد سرانه، ازدیاد پس انداز و سرمایه گذاری، و انتقال تکنولوژی پیشرفته از جوامع صنعتی مدرن به کشورهای عقب مانده جهان سوم اندازه گیری کرد.
چرا که علاوه بر بهبود وضع اقتصادی و ترقی سطح تکنولوژی و ازدیاد ثروت ملی، باید تغیرات اساسی کیفی در ساخت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز پدید آید. امروزه کشور های جهان بر اساس معیار ها و استاندارد هایی چون توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی طبقه بندی و تفکیک میشوند که یکی از این دسته بندی ها سطح توسعه اقتصادی است، که نظر به آن کشور های توسعه یافته و کشور های در حال توسعه مطرح میگردند که بعضاً هر کدام از این کشورها ویژگی های خود را دارند. در این مقاله سعی به عمل آمده تا ویژگی های توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی کشور ها مورد بحث قرار گیرد، زیرا این مسئله بسیار مهم است که چه تفاوت هایی میان کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته باعث تشویق و ترغیب کشور های در حال توسعه جهت رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی میشود.
به صورت کلی ویژگیهای کشور های توسعه نیافته عبارتند از:
پیرکشورگرافی:
الف. ویژگیهای اقتصادی (وابستگی اقتصادی به صادرات مواد خام، وابستگی از لحاظ واردات، ورود سرمایه های خارجی، عدم ثبات وضع مبادلات، سطح بالای بیکاری و کم کاری، سطح نازل درآمد سرانه.
ب. ویژگیهای غیر اقتصادی (سطح پایین زندگی عمومی، سطح پایین بهروری، عدم توزیع عادلانه ثروت، بی کفایتی دولتها، نرخ بالای رشد جمعیت، وضع بد بهداشت همگانی، سطح بالای بی سواد، دوگانگی اقتصادی)
یاسمن:
جستجو برای یافتن پاسخ سوالاتی درباره اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشورهای توسعه نیافته از اهداف اصلی رادیو کشورگرافی است
مهدی جدی:
- چرا کشورهای توسعه نیافته از ملاک های توسعه یافتگی باز مانده اند با وجود اینکه بعضی از آنها دارای منابع طبیعی و آبی فراوان، موقعیت خوب جیواکانومیک، جیوپولتیک، کمک ها و همکاری های جامعه جهانی و کشور های توسعه یافته جهان هنوز هم وضیعت رقّت باری را از نگاه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی وغیره دارا است و در یک حالت پایین تری از زندگی عادی قرار دارد؟
- آیا کشورهای توسعه نیافنه میتوانند در رده کشور های توسعه یافته قرار گیرند؟
- راه های رسیدن به توسعه اقتصادی کدام ها هستند؟
- موانع توسعه نیافتگی اقتصادشان کدام ها بوده اند؟
یاسمن:
این ها سوالاتی اند که در ارتباط با وضیعت اقتصادی مطرح است که با مطالعه و تحلیل توسعه اقتصادی کشورها و دید پیدا کردن و نگرشی کلی داشتن به کشورهای جهان
میتوان امکان و راه های پاسخ گویی به آن سوالات را سهولت بخشید.
مهدی جدی :
در اقتصاد دو اصطلاح کلی و عمومی موجود است: یکی «رشد اقتصادی» و دیگری «توسعه اقتصادی» که در ابتدا لازم است در مورد این اصطلاحات توضیحی داد که این دو اصطلاح نیز قابل تفکیک هستند لیکن کلمه توسعه مفهوم عام و کلی است که شامل ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مدیریتی میشود، بنابراین توسعه به مفهوم اقتصادی که آنرا انکشاف اقتصادی هم میگویند دارای مفهوم چند بعدی چون اقتصاد، سیاست و جامعه میباشد.
توسعه در لغت به معنی گسترش و بهبود است و در تعاریفی که از توسعه اقتصادی ارائه شده به طور ضمنی به مفهوم بهبود گسترش وضع اقتصادی کشورها اشاره شده است. توسعه اقتصادی فقط به رشد اقتصادی محدود نمیشود بلکه در مقیاس گسترده تری مسائل مربوط به فقر، نابرابری، شهر نشینی، مهاجرت، بیکاری، توزیع درآمد و شاخصهای اجتماعی را نیز در بر میگیرد. شاخص ها و معیار های توسعه اقتصادی عبارتند از : تولید ناخالص ملی،تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه، شاخص کیفیت فیزیکی زندگی، شاخص توسعه انسانی و همچنان شاخص های دیگری نیز وجود دارد که میشود از آنها به قرار ذیل نام برد: دسترسی به بهداشت عمومی و آب آشامیدنی سالم، تمرکز زدایی و مشارکت، میزان دوگانگی (بخش سنتی- بخش مدرن) میزان سازگاری و همگنی قومی و فرهنگی، میزان تنش های اجتماعی، درجه انسجام و وحدت ملی، قدرت نهادهای دموکراتیک، قدرت سیاسی برگزیدگان، تعهد رهبری به توسعه اقتصادی، میزان دسترسی به اینترنت و ....
یاسمن:
از نظر شومپیتر توسعه در کشورهای در حال توسعه شامل تغییرات مداوم و خود به خودی استقلال سیاسی و تعادل اقتصادی میباشد. میردال میگوید توسعه اقتصادی عبارت است از حرکت یک سیستم یک دست اجتماعی به سمت جلو و همچنین به عقیده وی در توسعه نه تنها روش تولید و توزیع محصولات و حجم تولید مدنظر است بلکه تغییرات در سطح زندگی، نهادهای جامعه و سیاستها نیز مورد توجه است. به نظر فریدمن توسعه عبارت است ازیک روند خلاق و نوآور در جهت ایجاد تغییرات زیر بنایی در سیستم اجتماعی، بنابراین مفهوم توسعه از رشد گسترده تر است. کشورها اکثراً بجای تلاش جهت دستیابی به رفاه عمومی در جوامع شان بیشتر تلاش در انکشاف اقتصادی مینمایند.
مهدی جدی:
به نظر پروفسور دادلی سیرز در مورد توسعه هر کشوری باید به سه سوال اساسی پاسخ دهیم : فقر چه تغییری کرده است؟ بیکاری چه تغییری کرده است؟ نابرابری چه تغییری کرده است؟ وی معتقد است اگر یک یا دو مورد از مسایل فوق بدتر شده باشند حتی اگر درآمد سرانه دو برابر شده باشد نمی توان گفت توسعه اتفاق افتاده است.
شد به معنی بزرگ شدن است، رشد یک معنی کمی و عددی دارد، و با یک معیار قابل قبول اندازه گیری میشود مثل قد، وزن، سن و جمعیت. رشد تغییر کمی هر متغیر طی یک دور زمانی معین است. رشد اقتصادی یک از اهداف کلان اقتصاد است و به معنی افزایش تولید کالاها و خدمات در یک دوره معین معمولاً (یکسال) است. همچنین تعریف دیگری در ارتباط با رشد اقتصادی وجود دارد که رشد اقتصادی را عبارت از افزایش تولید ملی واقعی سرانه آن کشور در طول یک دوره معین می داند.
پس رشد یک مفهوم کمی است و دوره محاسبه رشد اقتصادی معمولاً یکساله با اندازه گیری شاخصهای تولید ناخالص ملی (GNP) سرانه، تولید خالص ملی (NNP)، تولید ناخالص داخلی (GDP) و تولید خالص داخلی (NDP) بصورت سرانه میباشد.
یاسمن:
همچنین دانشمندان اقتصادی نظرات متفاوتی در اتفاق افتادن رشد اقتصادی به این شرح دارند :
گسترش سیستم اقتصادی در جهات مختلف بدون تغییر در زیربنای آن (فریدمن) و رشد تغییرات بصورت آرام و تدریجی در شرایط اقتصادی در بلند مدت در نتیجه افزایش تدریجی در نرخ پس اندازها و جمعیت (شومپیرتر) دانسته اند. در تمام تعاریف اشاره شده رشد اقتصادی به عنوان پدیده کمی تغییرات در میزان تولید ملی است. این تغییرات ممکن است مثبت یا منفی باشد بنابراین رشد اقتصادی هم می تواند مثبت یا منفی باشد. در صورتی که تغییری در تولید صورت نگیرد رشد اقتصادی برابر صفر خواهد بود. رشد اقتصادی در نتیجه دو عامل ذیل افزایش میابد: افزایش عوامل تولید (نیروی کار، سرمایه، زمین) از نظر کمی و عامل دوم تخصیص مناسب تر منابع و افزایش کیفیت عوامل تولید.
مهدی جدی :
اما مهمترین معیارها برای ویژگی های توسعه یافتگی و عدم توسعه یافتگی کشورها عبارتند از:
یاسمن:
تولید ناخالص ملی GNP:
مهدی جدی: اولین شاخص اندازه گیری توسعه اقتصادی است.
تولید ناخالص ملی ارزش تمام کالاها و خدمات نهایی تولید شده به قیمت جاری طی یک دوره مالی معین معمولاً یک سال است. به نظر می رسد کشوری که GNP بالاتر داشته باشد از قدرت، ثروت و امکانات بیشتری برخوردار است. این شاخص تا حدی گمراه کننده است زیرا متغیر های اساسی نظیر رشد قیمتها، رشد جمعیت، توزیع درآمد، آلودگی محیط زیست، اقتصاد زیر زمینی و تولید خود مصرفی انعکاس مناسبی در آن ندارند.
یاسمن:
درآمد ملی یا درآمد سرانه:
مهدی:
دومین شاخصی که برای اندازه گیری توسعه اقتصادی معرفی شده درآمد ملی یا سرانه است. در آمد سرانه عبارت است از تقسیم تولید ناخالص داخلی(NDP) به قیمتهای ثابت، تقسیم بر کل جمعیت کشور میباشد گرچه کشوری با درآمد سرانه بالا را نمی توان لزوماً توسعه یافته تلقی کرد اما هر کشور توسعه یافته دارای درآمد سرانه نسبتاً بالایی است. تقریباً کشور تووسعه یافته ای وجود ندارد که سطح درآمد سرانه آن پایین و مثلاً مشابه کشورهای افریقایی باشد. اگر این شاخص را با بهره گیری از گزارشات بانک جهانی درکشورهای توسعه نیافته ارزیابی کنیم شاهد درآمد سرانه هزار دلار امریکا خواهیم بود که در مقایسه با کشور های پیشرفته یک مبلغ بسیار کوچک است.
ما در رادیو کشورگرافی معیار مقایسه را مقادیر شاخصهای واقعی ایران قرار دادیم تا ارزیابی برایتان ساده تر باشد .
تداوم رشد معقول اقتصادی: گرچه ممکن است کشورهای توسعه یافته دارای نرخ رشد خیلی بالایی نباشند اما معمولاً در رشد اقتصادی خود دارای ثبات هستند و اگر گاهاً رشد اقتصادی آن ها به دلیلی دچار کاهش شود مجدداً تمایل به بازگشت به وضعیت عادی را دارند. این در حالی است که یک کشور توسعه نیافته چنانچه به دلیلی موقتاً صاحب رشد قابل توجهی شود با تغییر جزئی در شرایط، رشد اقتصادی آن دچار کاهش شدید شده و تمایل به بازگشت به آن رشد بالا را ندارد.
توزیع درآمد: بیشتر بودن درآمد یا تولید ناخالص ملی الزاماً موجب برخورداری بیشترآحاد جامعه نیست. برخورداری و رفاه جامعه بستگی به توزیع مناسب درآمد دارد. توزیع درآمد در کشورهای توسعه نیافته نسبت به کشورهای توسعه یافته از شدت نابرابری بیشتری برخوردار است. نکته مهم تر آنست که نابرابری توزیع درآمد در کشورهای توسعه نیافته سبب پدید آمدن موقعیت ممتاز، شأن و منزلت اجتماعی ویژه ای برای ثروتمندان می شود که انواع تبعیض ها را به همراه دارد. در کشورهای توسعه نیافته بدلیل رشد نامتوازن در بخشهای اقتصادی، نابرابری قابل توجهی در توزیع عایدی افراد جامعه مشاهده میشود. برای اندازه گیری توزیع درآمد ابزار هایی نظیر ضریب جینی، منحنی لورنز، شاخص تایل و معیار اتکینسون وغیره.... نیاز است.
نرخ رشد جمعیت: به طور کلی در کشورهای توسعه یافته نرخ رشد جمعیت بسیار پایین و در برخی موارد صفر است. در حالی که در اغلب کشورهای توسعه نیافته نرخ رشد جمعیت نسبتاً بالاست. رشد اندک جمعیت در کشورهای توسعه یافته عمدتاً ناشی از کاهش نرخ زاد و ولد است در حالی که رشد بالای جمعیت در کشورهای توسعه نیافته بیشتر ناشی از بالا بودن نرخ زاد و ولد است، گرچه نرخ مرگ و میر در کشورهای توسعه نیافته نیز تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. اما هنوز در مقایسه با کشورهای توسعه یافته نرخ مرگ و میر بالاست.
تغییر ساختار اقتصادی: هدف از تغییر ساختار اقتصادی افزایش سهم نیروی کار و ایجاد ارزش افزوده در بخشهای خدمات و صنعت است که در فرایند طبیعی توسعه صورت میگیرد.
نرخ باسوادی و بیسوادی: به طور معمول نرخ بیسوادی در کشورهای توسعه یافته بسیار پایین و تقریباً صفر است. در حالی که نرخ بیسوادی در کشورهای توسعه نیافته بسیار بالا است. در ضمن باید توجه داشت که کیفیت باسوادی در کشورهای توسعه یافته بسیار متفاوت از کشورهای توسعه نیافته است. در کشورهای توسعه یافته افراد باسواد علاوه بر این که سواد خواندن و نوشتن دارند، دارای یک فن و مهارت شغلی مرتبط با سواد خود می باشند و حال آنکه آمار باسواد در کشورهای توسعه نیافته عمدتاً بر سواد خواندن و نوشتن تاکید دارند. به علاوه درصد جمعیت اهل مطالعه در کشورهای توسعه یافته بسیار بالاتر از کشورهای توسعه نیافته است.
وسعت فقر: جنبه دیگر توزیع درآمد وسعت فقر است که به دو عامل بستگی دارد: اول سطح متوسط درآمد ملی و دوم درجه نابرابری در توزیع درآمد.
در هرسطحی از درآمد ملی سرانه، هرچه توزیع درآمد ناعادلانه تر باشد میزان فقر بیشتر است . بر اساس گزارشات آماری تعداد افراد فقیر در کشورهای توسعه نیافته در هر سال نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است که قسمت زیاد این افراد در دهات متمرکز اند و شغل اصلی شان زراعت است. آمارها نشان می دهد که دست کم یک سوم جمعیت ساکن در کشورهای در حال گذر از فقر رنج می برند.
ترکیب تولید و مصرف: در کشورهای توسعه یافته طی فرآیندی توسعه هم از جهت تولید و هم از جهت مصرف به تدریج از سهم وابستگی به محصولات خام کاسته می شود. ادامه روند به این صورت است که ابتدا بر سهم محصولات صنعتی افزوده شده و سپس به همراه کاهش سهم محصولات خام و صنعتی بر سهم خدمات افزوده می شود. به عبارت دیگر امروزه درصد بالایی از تولید و مصرف کشورهای توسعه یافته از نوع خاصی خدمات مانند تحصیل، تفریح، ورزش، هنر، مراقبت های درمانی و مواردی از این قبیل می باشد. در کشورهای در حال توسعه به طور معمول بیشترین سهم درآمد متوسط افراد صرف خرید کالاهای ضروری می شود تا خدمات خاص. در برخی از کشورهای در حال توسعه، رشد سریع جمعیت و عدم قابلیت جذب نیروی کار توسط بازار کار و عدم امنیت کافی و سایر موانع بازدارنده سبب شده تا سهم خدمات از کل تولید ملی بسیار بالا باشد این سهم خدمات بالا نه ناشی از بالا بودن اقلامی چون تفریح و هنر، بلکه ناشی از مشاغل و خدماتی چون تجارت دلالی و هم چنین خدمات تقریباً غیرضروری دولتی است.
دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی: یکی دیگر از شاخص های توسعه دسترسی به امکانات بهداشتی نظیر آب آشامیدنی سالم، نرخ مرگ و میر کودکان و امید به زندگی است. همچنین از شاخصهایی که مورد تاکید سازمان ملل متحد قرار دارد گسترش امکانات آموزشی و دسترسی سهل و رایگان تمامی افراد به امکانات آموزشی است. در کشورهای توسعه یافته تسهیلات آموزشی از قبیل مصارف سرانه آموزش(از ابتدا تا عالی)، تعداد معلم نسبت به دانش آموز و دانشجو، مساحت فضای آموزشی نسبت به دانش آموز و دانشجو، سرانه کتاب دانش آموز و دانشجو و مواردی از این قبیل بالاتر از کشورهای در حال توسعه است. هم چنین تحصیلات همراه با آزمایش و عمل و به صورت کاربردی است که سبب ایجاد ابداعات و نوآوریهای تکنولوژیکی می شود. در کشورهای توسعه یافته تسهیلات بهداشتی و درمانی از قبیل تعداد پزشک به نسبت یک جمعیت مشخص، سرانه بستر بیمارستانی، مصارف سرانه بهداشتی بسیار بالاتر از کشورهای در حال توسعه است.
نرخ اشتغال و بیکاری: هرچه تعداد بیشتری از نیروی کار فعال جامعه به کار تمام وقت مشغول شوند و نسبت شاغلین به کل نیروی کار جامعه افزایش یابد، تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و رفاه اقتصادی جامعه افزایش می یابد. بیکاری از مشکلات بزرگ اقتصادی در بسیاری از کشورهای جهان سوم و حتی در کشورهای پیشرفته است. با این حال اولاً، درصد بیکاری در کشورهای توسعه نیافته بسیار بالاست و ثانیاً، با احتساب بیکاری پنهان در این کشورها که درصد قابل توجهی از نیروی کار را در خود جا داده و از طرفی کم کاری گسترده در بخش دولتی، ابعاد بیکاری در کشورهای توسعه نیافته بسیار گسترده تر است. نکته دیگر این که جمعیت بیکار در کشورهای توسعه یافته تحت پوشش سیستم های تامین اجتماعی است و حال آنکه در کشورهای توسعه نیافته جمعیت بیکار از پوشش حمایتی مناسبی بهره مند نیستند.
نتیجه گیری: سرانجام با مطالعه و تحلیل از وضیعت اقتصاد کشورهای توسعه نیافته به این نتیجه میرسیم، که در اکثر ابعاد از سیاسی گرفته تا اقتصادی با عدم توسعه یافتگی مواجه هستیم و اگر بخواهیم از لحاظ موضوعی این کشورها را کشور جهان سومی تلقی کنیم نیاز داریم تا معیارهای مقایسه کشورهای جهان سوم را برشماریم. تولید ناخالص ملی اندک، تولید سنتی، فقر مزمن، بیکاری، ضعف در نظام رقابتی صنعتی، نهادهای سیاسی و اجتماعی توسعه نیافته، مشکلات مربوط به انتقال قدرت و مشروعیت سیاسی، تقسیم ناعادلانه ثروت و نوسان در تعریف منافع ملی از معیارهای بارز کشورهای جهان سومی یا به عبارتی در حال توسعه است.
هدف اساسی از توسعه اقتصادی رسیدن به رفاه و آسایش زندگی است. بنابراین کشورهای توسعه نیافته برای رسیدن به این هدف باید یک سلسله تدابیر و استراتژی هایی را بکار گیرند که یکی از آنها استراتژی جایگزینی واردات یعنی توسعه صنعتی از طریق حمایت میباشد. در طول این استراتژی به تدریج کشور تولید داخلی را جایگزین تولیدات مشابه خارجی میکند و تواماً با استراتژی تشویق صادرات که رهبری رشد اقتصادی را برعهده دارد به شکوفایی و رشد میرسد.
بنابراین کشورهای توسعه نیافته باید سرمایه گذاری های خارجی را تشویق کنند، صنایع داخلی را از طریق سیاست های مالی و پولی حمایت نمایند، فساد را از بین برده وحاکمیت قانون را بوجود آورند، سطح استخدام از طریق سیاست های پولی و مالی را افزایش داده، کیفیت تولیدات داخلی و صادرات آنها را افزایش دهند، همچنین کیفیت سطح دانش و تحصیلات افراد کشور را ارتقاء داده، ایجاد ارزش افزوده در محصولات خام نموده، تامین امنیت جانی و مالی تجار کشور را داشته، توجه به مسائل زیربنایی کشور وغیره را در زمره الویت موضوعاتی بداند که جهت دستیابی به توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه مورد نیاز است.
قبل از نتیجه گیری و گفتن لیست کشورهایی در جهان که شاخص کیفیت زندگی تو اونها خیلی بالا یا خیلی پایینه
ازتون میخوام که با معرفی کشورگرافی به دوستاتون و عزیزاتون ما رو حمایت کنین
منتظریم و آرزومندیم
تا به همت شما و حمایتهای شما مخاطبین جان
شب عید 1401 ایرانی به پاس و زنده نگه داشتن این رسم باستانی
اول بهار1401 رو با همراهی حداقل 100هزار همسفر کشورگرافیست جان
با سفر به عزیز ترین کشورجهان برای شما ایرانیان
این سر زمین کهن با نام زیبای
ایران خانم جشن بگیریم ...
***********************************شجریان ایران*****************************************
اما شاخص کیفیت زندگی
مردم در کشورهای توسعهیافته به رفاه اقتصادی دست پیدا کردن
ولی، احساس نمیکنند که زندگیشان، از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد.
پس، رشد شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) که معرف رشد اقتصادی است، نمیتواند معیار بهبود کیفیت زندگی مردم تلقی شود.[۱] از این رو، برای نخستین بار، در سال ۲۰۰۵ میلادی، واحد اطلاعاتی اکونومیست (EIU)، شاخص اقتصادی و اجتماعی جدیدی را به منظور رتبهبندی کشورهای جهان ارائه کرد. این معیار رتبهبندی کشورها را شاخص کیفیت زندگی (QLI)، نامگذاری کردهاند.[۲]
عوامل تعیینکننده کیفیت زندگی
عوامل نهگانه کیفیت زندگی و شاخصهای بهکار گرفته شده در نمایش چنین عواملی عبارتند از:
- تعالی مادی: سرانه تولید ناخالص ملی
- سلامتی: امید به زندگی
- ثبات سیاسی و امنیت: نرخ ثبات سیاسی و امنیت
- زندگی خانوادگی: نرخ طلاق (در هر هزار نفر)
- زندگی اجتماعی: نرخ حضور در اماکن مذهبی یا عضویت در سندیکاها
- اقلیم و جغرافیا: عرض جغرافیائی، شرایط اقلیمی بین گرمتر و سردتر را مشخص میسازد.
- امنیت شغلی: نرخ بیکاری
- آزادی سیاسی: متوسط شاخصهای آزادیهای مدنی و سیاسی
- برابری جنسیتی: نسبت متوسط درآمد مرد و زن، بر اساس آخرین دادههای در دسترس[۳]
رتبهبندی سال ۲۰۰۵ میلادی
شاخص کیفیت زندگی، نخستین بار، در سال ۲۰۰۵ میلادی، در ۱۱۱ سرزمین، مورد محاسبه واقع شد. نتیجه، چنین بود:
رتبه | کشور یا سرزمین | کیفیت زندگی |
۱ | ۸٫۳۳۳ | |
۲ | ۸٫۰۶۸ | |
۳ | ۸٫۰۵۱ | |
۴ | ۸٫۰۱۵ | |
۵ | ۷٫۹۳۷ | |
۶ | ۷٫۹۲۵ | |
۷ | ۷٫۹۱۱ | |
۸ | ۷٫۸۱۰ | |
۹ | ۷٫۷۹۷ | |
۱۰ | ۷٫۷۲۷ |
فهرست کشورها بر پایه میزان باسوادی
نقشه کشورها بر اساس میزان باسوادی
این فهرست کشورها بر پایه میزان باسوادی، در برنامه توسعه سازمان ملل متحد گزارش شدهاست.
توجه: نرخ سواد کلی در ایران در مقایسه با میانگین زنان و مردان منطقی نیست. ۸۶.۸۵درصد با احتساب جمعیت مساوی زنان و مردان منطقی تر خواهد بود.
این گزارش با استفاده از اطلاعات میزان باسوادیِ بزرگسالان از سازمان ملل متحد، یونسکو، و مؤسسه آمار (UIS) تهیه شده و ترکیبی از تخمین آنهاست
کشور | یونسکو[۱] | Non-UNESCO | |||
نرخ سواد (همه) | سواد مردان | سواد زنان | تفاوت جنسی | ||
۸۶٫۳٪ | ۹۰٫۰٪ | ۸۲٫۷٪ | ۷٫۳٪ | ||
۳۸٫۲٪ | ۵۲٫۰٪ | ۲۴٫۲٪ | ۲۷٫۸٪ | ||
۹۷٫۶٪ | ۹۸٫۴٪ | ۹۶٫۸٪ | ۱٫۶٪ | ||
۸۰٫۲٪ | ۸۷٫۲٪ | ۷۳٫۱٪ | ۱۴٫۰٪ | ||
توسط یونسکو ۲۰۱۵ گزارش نشده | |||||
۷۱٫۱٪ | ۸۲٫۰٪ | ۶۰٫۷٪ | ۲۱٫۳٪ |
|
شاخص رفاه لگاتوم
از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
شاخص رفاه لگاتوم رتبهبندی سالانه مؤسسه پژوهشی لگاتوم (Legatum Prosperity Index) است که درباره سطح رفاه در ۱۴۲ کشور مختلف منتشر میشود. لگاتوم از سال ۲۰۰۷ این گزارش را ارائه میکند و پژوهشگران آن، شاخص رفاه را براساس ترکیبی از وضعیت کشورها در ۹ حوزه مختلف تعریف کردهاند. سطح رفاه در کشورها با مقایسه وضعیت آنها در ۹ حوزه اقتصاد، فرصتهای کسب و کار، حکومتداری، آموزش، سلامت، امنیت و ایمنی، محیط زیست، آزادیهای فردی و سرمایه اجتماعی سنجیده میشود. در رتبهبندی ۲۰۱۵، نروژ، سوئیس، دانمارک، بالاترین رتبهها را دارا بودند. رتبه ایران فهرست ۲۰۱۴، ۱۰۷ است و در اغلب هشت حوزه مورد بررسی نیز در نیمه پایینی جدول قرار دارد. بهداشت و آموزش تنها حوزههایی هستند که ایران در نیمه بالایی جدول قرار گرفتهاست.[۱]
محتویات
رتبهبندی ۲۰۱۹
۳۰ کشور برتر[۲]
1. دانمارک
2. نروژ
3. سوئیس
4. سوئد
5. فنلاند
6. هلند
7. نیوزیلند
8. آلمان
9. سنگاپور
10. ایسلند
11. بریتانیا
12. کانادا
13. اتریش
14. جمهوری ایرلند
15. لوکزامبورگ
16. ژاپن
17. استرالیا
19. هنگ کنگ
20. مالت
21. استونی
22. بلژیک
23. فرانسه
24. تایوان
25. اسپانیا
26. پرتغال
27. اسلوونی
28. جمهوری چک
29. کره جنوبی
30. ایتالیا
۲۰ کشور پایین
130. جمهوری کنگو
131.I کومور
132. اتیوپی
133. لیبریا
134. مالی
135. نیجریه
136. لیبی
137. نیجر
138. گینه
139. پاکستان
140. بوروندی
141. آنگولا
142. موریتانی
143. عراق
144. چاد
146. سودان
147. جمهوری آفریقای مرکزی
148. افغانستان
149. یمن
امید به زندگی
امید به زندگی یا متوسط طول عمر یک شاخص آماری است که نشان میدهد اعضای یک جامعه به طور میانگین چقدر عمر میکنند، یا به عبارت دیگر، انتظار میرود چقدر عمر کنند.
متوسط طول عمر يا life expectancy به صورت عبارت "امید به زندگی" ترجمه شده و میان عوام و حتی کارشناسان جاافتاده است.
هرچه سطح بهداشت و درمان در جامعهای افزایش یابد، متوسط طول عمر افزایش خواهد یافت. از این رو، این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و یا عقبماندگی کشورهاست. متوسط طول عمر زنان در همه جوامع چند سال (در کل جهان چهار و نیم سال) بیشتر از مردان است.
مطابق آمار سازمان ملل کشورهای ژاپن، هنگ کنگ، ایسلند، سوییس و استرالیا به ترتیب در ردههای اول تا پنجم هستند که با حدود ۸۲ سال از میانگین جهانی ۲۲ درصد بالاتر است. کشورهای سوازیلند، موزامبیک، زیمبابوه، سیرالئون و لسوتو نیز به ترتیب در پایینترین رده قراردارند. متوسط طول عمر در این کشورها حدود ۴۲ سال است که ۳۸ درصد کمتر از میانگین جهانی و نصف کشورهای بالای جدول است.
بنا به آمار سال ۱۳۹۰ بایگانیشده در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine، متوسط طول عمر در ایران، در زنان، ۷۴٫۶ و در مردان، ۷۲٫۱ سال است که نسبت به متوسط جهانی، بالاتر بوده و نسبت به آمار سال ۱۳۸۵، بیش از ۱ سال افزایش را نشان میدهد.